Thursday, August 29, 2002

مدتی پيش از طريق يکی از دوستان يکی از برنامه های قديمی آقای
نوري زاده را پيدا کردم. برنامه اي ادبی و زيبا.
ای ميلی برای آقای نوريزاده فرستادم که از ايشان اجازه پخش اين اثر
را بگيرم که حالا به هر صورت جوابی به اين ميل من داده نشد.
حال من اين بر نامه را که به چهار قسمت تقسيم شده برای استفاده عموم
در اين وبلاگ قرار می دهم.البته برای توضيحات بيشتر در باره اين
برنامه بايد به خود آقای نوری زاده رجوع شود.
قسمت اول
قسمت دوم
قسمت سوم
قسمت چهارم

Monday, August 26, 2002

در سالمرگ لاجوردی ( جلا د اوين ) دو باره خاطرات افرادی که توسط او شکنجه شده
بودند را مرور می کنم . امير انتظام که به علت مصا حبه ایو که در آن مصاحبه از
خاطرات خود در زندان اوين و لاجوردی می گويد دو باره به زندان برمیگردد تا خاطرات
وگفته های بچه های مجاهد که از دست او جان سالم به در برده اند و همه و همه انسان را به
ياد اس اسی در ايران و چنگيزی در اوين می اندازد. خود لاجوردی در مصاحبه ای می گويد:
کسانی که دستگير می شد ند و به راه اوين بودند سر پيچ نرسيده به اوين خود توبه می کردند.
سخنان امير انتظام در با ره لانه سگ و تابوت هايی که او می ساخته و زندانيان را در آن قرار
می داده و مد ت ها او را در آن نگه می داشته. حال اين شخص را با اين مشخصات همين جا
نگه داريم و بريم سری بزنيم به سخن طنز هادی خرسندی که درسالروز فوت احمد شاملو گفت:
آقای خاتمی برای مرگ لاجوردی تسليت گفت وشايد اشک ريخت ولی در آن هفته در حرفهای
خود حتی از از حروف الف ، ح ، م، د ، ش هم استفاده نکرد.
از سال فوت شاملو تا به امروز رژيم ايران اجازه برگزاری مجلسی برای او را نداده .
در همان روز های فوت شاملو گروهی از دوست داران شاملو به دنبال مکانی برای برگذازی
مجلس ختم که نه مجلس بزرگداشتی برای او بودند ولی به هر مکانی که مرا جعه می کردند تا
اسم شاملو پيش می آمد بهانه می آوردند و قبول نمی کردند در آخرين مکان هم که در دانشگاه
خواجه نصير جور شده بود در يک روز مانده به بر گزاری مراسم جلئی اين کار راگرفتند .
اين مطالب هم اينجا داشته باشيد وبه خبری از روزنامه رسالت توجه کنيد :

بخش فرهنگی :
به منظور نشر افکار و ايده های شهيد لاجوردی بنياد فرهنگی شهيد لاجوردی بزودی فعاليت
خودرا آغاز می کند. مدير عامل اين بنياد و....

در کشوری که اجازه برگزاری مجلس ياد بودی برای بزرگترين شاعر معاصر ويکی از کسانی که
دنيا به داشتن او افتخار می کند را نمی دهند ولی می خواهند برای شکنجه گری قهار وجلادی
معاصر برای نشر افکارش بنياد فر هنگی درست کنند چطو رامکان پيشرفت خواهد بود ؟؟؟؟؟

Thursday, August 22, 2002

راستی آيا .....


با يد از رود گذشت .
بايد از رود
- اگر چند گل آلود –
گذشت .

بال افشانی آن جفت کبوتر را
در افق می بينی ،
که چنان بالابال
دشت ها را با ابر
آشتی دادند ؟
راستی آيا
می توان رفت و نماند
راستی آيا
می توان شعری در مدح
شقايق ها خواند ؟
(محمد رضا شفيعی کد کنی 1344)

به ميمنت و مبارکی کار به زندان انداختن نويسندگان و هنر مندان به کارگردان ها
هم رسيد و علی رفيعی هم محکوم شد. البته نه به خاطر ارتکاب جرم وجنايت بلکه
بخاطر کارگردانی تياتر شازده احتجاب . البته اين اظهار نظر اينجانب به علت اين
است که من در يکی از اجراهای اين تياتر حضور داشتم .
کار جالبی بود وزيبا بابازی زيبای اکبر زنجانپور . فکر کنم همه لذت بردند .
البته در بين مدت اجرا نيز مدتی کار توقيف شد ولی بعد رفع توقيف شد وبه کار خود
ادامه داد . فکر کنم يکی از صحنه هايی که همان موقع به آن ايراد گرفتند اين بود
که در دست خانم خانه ليوان شراب بوده وخانم خودرا به مستی زده و حتما با د يد ن
اين صحنه آقا يان نمی توا نند خود را کنترل کنند وبه فعل حرام می افتند .
البته بری اولين اب راست که می شنوم حراست مکانی هم به جرم اينکه با نيرو های
منکراتی همکاری نکرده محکوم شده . جرم اوهم اين بوده که اجازه نداده از اجرا
فيلم برداری شود . حداقل بايد به اين فرد که اين قد ر وجدان کاری داشته و جلوی
آقايان کم نياورده و کار قانونی انجام داده.

Sunday, August 18, 2002




نمی دونم پروفسور ابراهيم ويکتوری را می شناسيد يانه؟

من با ايشان برای اولين بار در برنامه علی رضا ميبدی در تلويزيون NITV

آشنا شدم .بعدها بعضی از روزنا مه های داخلی هم مصاحبه هايی از ايشان را

منتشر کردند. مثل اينکه ايشان در ناسا کارمی کنند . اطلاعات کاملی از سيارات

ومنظومه شمسی ود رکل کيهان دارند که هميشه شنيدنی است.

هم اکنون آقای ويکتوری تقريبا هر شب در برنامه آقای ميبدی حضور دارند و

اطلاعات خود را در اختيار شنوندگان قرار می دهند .مدتی پيش درگشت وگذار

در اينتر نت به ترجمه مقاله ای از ايشان در باره فوصول در کرات ديگر برخوردم.

کوتاه است ولی خواندنی .

مقاله به زبان انگليسی.

Saturday, August 17, 2002

طراح خانه های عفاف شناسايی شد.حجت اسلام محمد علی رحمانی نماينده ولی فقيه ورييس عقيدتی سياسی
ناجا گفت : طراح خانه های عفاف عنصر فاسدی بوده که دوسال قبل به
اتهام انجام اعمال منکراتی دستگير شد ويک هفته در اختيار ماموران مبارز
با منکرات بوده ودر بازجويی هابه ارايه طرح خانه های عفاف اعتراف کرده
وگفته که از بيرون از کشور دستورگرفته .
اين طرح مربوط به دوسال پيش بود که اول بار توسط رفسنجانی در خطبه های
نماز جمعه طرح کرده بود. البته به صورت ازدواج موقت. اين طرح قرار بود
در دانشگاه آزاد (که خود رفسنجانی جزو سهام داران آن است ) به اجرا در آيد.
که توسط جاسبی طرح شد وسروصدای زيادی در روزنامه ها وحتی تلويزيون
به پا کرد . حال چند هفته پيش بو د که دوباره روزنامه آفرينش ( به مديرمسولی
جاسبی ) دوباره اين طرح را مطرح کرد.
که تا امرو ز اي هم سر وصدا ايجاد کرده .بعد از اين هم سخن حرف های يکی
از طراحان خانه های عفاف در مصاحبه با رونامه حيات نو خواندن دارد که می گويد :
سازمان های زيادی در برسی اين طرح حضور داشتند از جمله سازمان بهزيستی ،
نيروی انتظامی ، وزارت کشور و…. وفردی که متولی اين طرح بوده از سازمان های
فوق شخصا دعوت به عمل اورده به برای برسی ايی طرح به شور بنشينند.
حال چن دسوال مطرح می شود :
1- شخص اراعه کننده اين طرح کيست که هم قدرت طرح اين مسله را داشته و
هم قدرت دعوت از سازمان های گفته شده که همه آن سازمان ها در آن جلسات حضور
داشتند؟
2- چه رابطه ای بين اين شخص و شخص دستگير شده وجود دارد ؟
3- چه رابطه ای بين اين دونفر ورفسنجانی وجود دارد؟
4- چرا بعد از اين همه مدت برای اولين بار روزنامه آفرينش مفاد اين طرح را
مطرح کرده؟
با اسخ دادن به اين سوال ها مطالب بسياری روشن خواهد شد .